از انتخاب درست تا کژراههء دیگر
محمد نادر ظهیر – هرات
هنوز متأسفانه پرچم زورمداری امریکا قهرا ً برتارک ارادهء ملت مظلوم افغانستان دراهتزاز است وآنچه میخواهند انجام میدهند . سیاستمداران و محللین امریکائی و یاافغانی که دراین باب استخاره ! مینمایند ، رابطهء به اعماق خواستها و افکارمردم بیدفاع افغانستان نداشته و ندارند . جامه های نابرابر را به اندام درد رسیدهء آرزوهای مردم ،علی الرغم خواست شان همی دوزند . وتحت عناوین گوناگونی به مهره چینی های جدیدی مصروف میشوند وعملی ساختن این خیالات را همچون گذشته که انجام داده اند - درسر میپرورانند وجامعهء جهانی نیز درگوشهء گیلم دوستی ویا ناچاری باامریکا نشسته و بدون اعمال نفوذ و یا اظهار نظری به این روند تاریکبار ادامه میدهند – چراکه ایستادگی درمقابل افکار امریکائی همانند فرانسه در زمان جرج دبلیو بوش ، به ضررشان تمام میشود !
ومرجع نیز یافت نمیشود که به دیموکراتها و جمهوری خواه ها ی امریکائی بگوید که دیگر پای سالم برای اسب افغانستان باقی نمانده که یک روز به میخ میکوبید و فردایش به نعل
وهرکدام شان باپلانهای چندین ساله و ناکارآمد خویش ، چندین دهه است که عمر مردم رنجکشیدهء ما را بفراغ آزادی و آسایش – تباه کرده اند . بیاد دارم که درزمان جهاد نیز آی اس آی ، درنده زنجیری شانرا به جان ما انداخته بودند و نطفهء اختلاف را از آنزمان کاشتند . امریکا بود که از طریق آی اس آی پاکستان در راه اختلاف و تکثیر احزاب متعدد کوشش فراوان نمود وباز اینها بودند که رهبران حکومت جهادی را همه روزه به دروازه های سکرتر هاوس اسلام آباد سرگردان مینمودند تا از نظرات گهربار! بی نظیر بوتو و نوازشریف بهره مند شوند !
امریکابود که خلای مستبدانهء را در فضای اداری سیاسی افغانستان درزمان مجاهدین ایجاد نمود. امریکا بود که اعراب منفی گرا و بن لادن را برما مسلط گردانید ، امریکا بود که مشترکا با پاکستان و از طریق نصیرالله بابر وزیر داخلهء وقت پاکستان – طالبان را بوجود آورد وازاین طریق توانست تا کتلهء عظیمی از مجاهدین ناراضی را بنام طالب یکجا نموده و مشکلات مردم را دوبرابر نماید ، امریکابود که با اشتباهات عظیمش درافغانستان سبب شد تا چندین هزار امریکائی در 11 سپتامبر بقتل برسند ، امریکابود که بعداز شکست طالبان نیروهای جهادی صاحب منصبان باتجربهء ارودوی ملی ، خبرگان سیاسی زمان حکومات قبلی ، افراد چیز فهم مرتبط با طالبان را از اریکه های سیاسی نظامی و اداری برکنار نمود.
وامریکاست که امروز بهای این همه اشتباهاتش را باازدست دادن جانهای شیرین سربازان امریکائی و متحدینش ، میپردازد ! و چهل و چند کشور بسرکردگی پیمان ناتو و نیروهای داخلی دربرابر گروه باصطلاح خود شان پراگنده و نامنظم به زانو درآمده اند
و همه روز بوق کرنای برگشت ( هزیمت ) برخی از طرفداران شان بلندتر ورساتر میشود !
آیا بازهم میخواهد با سیاستگذاری های جدید و تازه اش درافغانستان ، آینده را بر مردم ما دشوارتر سازد آیا باز هم میخواهد خودش ببرد و بدوزد ؟
پس فرق اوبامای بشردوست با رژیمهای قبلی چیست ؟
اگرچنانچه ازتبار و سلالهء قشر درد رسیده و مستضعف جامعهء غربی باشد نبایستی به فرمایشات نظامیگران امریکائی تن در داده و اسباب نوین برای تکرار مکررات رافراهم سازد .
قبل از تصمیم گرفتن بهتراست تا توسط نمایندگان دلسوزش جمعی کثیری از روشنفکران غیردولتی موسفیدان و علمای دلسوزو متدین افغان را ازداخل و خارج دعوت نموده وپیرامون یک ساختار مناسب و قابل قبول اداری همراه شان به نتیجهء همه جانبه برسد . تاازیکطرف امریکا و متحدینش از این باتلاق خودساختهء شان بسلامت بدرآیند وازطرفی فداکاری و صداقت شان برای بشریت نیز به صفحات تاریخ درج گردد .
هرگز برای مردم ماقابل قبول نیست که باز تحت نام ائتلاف ، افراد غیرمسئول ووظیفه نشناس وطماع را از طیف های مختلف گرد آوری نموده واز ایشان حکومت نوین بسازد.
اگر روند بدین منوال باشد همین حکومت مسی فعلی خیلی ها بهتر از باصطلاح دولت طلائی سفارشی آقای اوباما خواهد بود .
بامیدآنروز که خداوند متعال سیستم پایداری را نسیب مردم افغانستان گرداند.
محمد نادر ظهیر – هرات
11/10/ 2009
محمد نادر ظهیر – هرات
هنوز متأسفانه پرچم زورمداری امریکا قهرا ً برتارک ارادهء ملت مظلوم افغانستان دراهتزاز است وآنچه میخواهند انجام میدهند . سیاستمداران و محللین امریکائی و یاافغانی که دراین باب استخاره ! مینمایند ، رابطهء به اعماق خواستها و افکارمردم بیدفاع افغانستان نداشته و ندارند . جامه های نابرابر را به اندام درد رسیدهء آرزوهای مردم ،علی الرغم خواست شان همی دوزند . وتحت عناوین گوناگونی به مهره چینی های جدیدی مصروف میشوند وعملی ساختن این خیالات را همچون گذشته که انجام داده اند - درسر میپرورانند وجامعهء جهانی نیز درگوشهء گیلم دوستی ویا ناچاری باامریکا نشسته و بدون اعمال نفوذ و یا اظهار نظری به این روند تاریکبار ادامه میدهند – چراکه ایستادگی درمقابل افکار امریکائی همانند فرانسه در زمان جرج دبلیو بوش ، به ضررشان تمام میشود !
ومرجع نیز یافت نمیشود که به دیموکراتها و جمهوری خواه ها ی امریکائی بگوید که دیگر پای سالم برای اسب افغانستان باقی نمانده که یک روز به میخ میکوبید و فردایش به نعل
وهرکدام شان باپلانهای چندین ساله و ناکارآمد خویش ، چندین دهه است که عمر مردم رنجکشیدهء ما را بفراغ آزادی و آسایش – تباه کرده اند . بیاد دارم که درزمان جهاد نیز آی اس آی ، درنده زنجیری شانرا به جان ما انداخته بودند و نطفهء اختلاف را از آنزمان کاشتند . امریکا بود که از طریق آی اس آی پاکستان در راه اختلاف و تکثیر احزاب متعدد کوشش فراوان نمود وباز اینها بودند که رهبران حکومت جهادی را همه روزه به دروازه های سکرتر هاوس اسلام آباد سرگردان مینمودند تا از نظرات گهربار! بی نظیر بوتو و نوازشریف بهره مند شوند !
امریکابود که خلای مستبدانهء را در فضای اداری سیاسی افغانستان درزمان مجاهدین ایجاد نمود. امریکا بود که اعراب منفی گرا و بن لادن را برما مسلط گردانید ، امریکا بود که مشترکا با پاکستان و از طریق نصیرالله بابر وزیر داخلهء وقت پاکستان – طالبان را بوجود آورد وازاین طریق توانست تا کتلهء عظیمی از مجاهدین ناراضی را بنام طالب یکجا نموده و مشکلات مردم را دوبرابر نماید ، امریکابود که با اشتباهات عظیمش درافغانستان سبب شد تا چندین هزار امریکائی در 11 سپتامبر بقتل برسند ، امریکابود که بعداز شکست طالبان نیروهای جهادی صاحب منصبان باتجربهء ارودوی ملی ، خبرگان سیاسی زمان حکومات قبلی ، افراد چیز فهم مرتبط با طالبان را از اریکه های سیاسی نظامی و اداری برکنار نمود.
وامریکاست که امروز بهای این همه اشتباهاتش را باازدست دادن جانهای شیرین سربازان امریکائی و متحدینش ، میپردازد ! و چهل و چند کشور بسرکردگی پیمان ناتو و نیروهای داخلی دربرابر گروه باصطلاح خود شان پراگنده و نامنظم به زانو درآمده اند
و همه روز بوق کرنای برگشت ( هزیمت ) برخی از طرفداران شان بلندتر ورساتر میشود !
آیا بازهم میخواهد با سیاستگذاری های جدید و تازه اش درافغانستان ، آینده را بر مردم ما دشوارتر سازد آیا باز هم میخواهد خودش ببرد و بدوزد ؟
پس فرق اوبامای بشردوست با رژیمهای قبلی چیست ؟
اگرچنانچه ازتبار و سلالهء قشر درد رسیده و مستضعف جامعهء غربی باشد نبایستی به فرمایشات نظامیگران امریکائی تن در داده و اسباب نوین برای تکرار مکررات رافراهم سازد .
قبل از تصمیم گرفتن بهتراست تا توسط نمایندگان دلسوزش جمعی کثیری از روشنفکران غیردولتی موسفیدان و علمای دلسوزو متدین افغان را ازداخل و خارج دعوت نموده وپیرامون یک ساختار مناسب و قابل قبول اداری همراه شان به نتیجهء همه جانبه برسد . تاازیکطرف امریکا و متحدینش از این باتلاق خودساختهء شان بسلامت بدرآیند وازطرفی فداکاری و صداقت شان برای بشریت نیز به صفحات تاریخ درج گردد .
هرگز برای مردم ماقابل قبول نیست که باز تحت نام ائتلاف ، افراد غیرمسئول ووظیفه نشناس وطماع را از طیف های مختلف گرد آوری نموده واز ایشان حکومت نوین بسازد.
اگر روند بدین منوال باشد همین حکومت مسی فعلی خیلی ها بهتر از باصطلاح دولت طلائی سفارشی آقای اوباما خواهد بود .
بامیدآنروز که خداوند متعال سیستم پایداری را نسیب مردم افغانستان گرداند.
محمد نادر ظهیر – هرات
11/10/ 2009
Geen opmerkingen:
Een reactie posten