زندگینامه ربیعه قدیر رهبر اویغور
40 سال دنبال رهبر بودم، کسی پیدا نشد، خودم رهبری را بعهده گرفتم
این زن، روی دیگر تراژدی اورومچی [ مرکز ترکستان شرقی] است، رهبری که غرب به تازگی وی را بازشناخته است و کسی که شاهد زنده درام انسانی اویغورستان است.
زنی دردکشیده که 62 سال از عمرش را سپری کرده است و روزگاری در اوج قدرت و ثروت افسانه ای اش در چین به سر می برد و اکنون با دو مترجم ، در آنسوی دنیا یعنی واشنگتن آواره شده است و تنها نقطه امید مردمی است که هیچ حامی ای در این دنیا ندارند.
او ربیعه قدیر است، زن مسلمان اویغور که می گوید چهل سال به دنبال یک رهبر برای مبارزات آزادیخواهانه مردم مسلمان اویغور بوده است و چون کسی قدم به جلو نگذاشته، خود شخصا رهبری جنبش را بر عهده گرفته است.
او امید زنان و مردان اویغور است. کسی که یک خیابان بالاتر از کاخ سفید در طبقه دوم یک ساختمان 13 طبقه، در یک مرکز تجاری واشنگتن به مبارزه ادامه می دهد.
هرکسی که در راهروی طبقه دوم قدم می زند کسانی را مشاهده می کند که به زبانهای مختلف گفتگو می کنند. و ربیعه قدیر، زنی که روزگاری ملکه ثروت چین بوده است در یک اتاق کوچک بدون پنجره در واشنگتن زندگی می کند.
در اتاقی با پرچمهای ماه و ستاره سفید در یک زمینه آبی کمرنگ. پرچمی که سمبل حیات اویغورها در چین است.
حکایت زندگی او بسیار پر فراز و نشیب است. از یک خانواده بسیار فقیر است. تجارت را با داد و ستد پوست، لباس و مغازه داری آغاز کرده و بعد از مدتی به یکی از ثروتمندترین تاجران کشور 1 میلیارد و سیصد میلیونی چین بدل گشت.
در زمان فعالیت او، تجارت ممنوع است و وی با رشوه دادن به مأموران چینی، کار خود را گسترش می دهد.
قدیر در سال 1994 یازدهمین فرد ثروتمند چین می شود. او را میلیونر سینجان (سین کیانگ) می نامند.
ربیعه قدیر می گوید: "از سیزده سالگی به سیاست روی آوردم." اما نقطه عطف زندگی او ازدواج با شوهر دومش صدیق رزی – یک شاعر اویغور- است.
ربیعه می گوید از شوهر اولش که مدیر بانک و پدر 6 فرزندش است به خاطر آن جدا شده است تا آسیبی متوجه وی نگردد. چرا که دولت کمونیست چین از سمبل شدن افراد می ترسد و ممکن است شوهر اولش به خاطر وی از سوی دولت چین آسیب ببیند.
بعد از ازدواج دومش به شدت تحت تأثیر عقاید شوهر دومش قرار می گیرد و حیات دیگری برای وی آغاز می شود.
قدیر می گوید با شوهر اولش نمی تواند صحبت کند اما فرزندانش با او در تماس هستند.
این زن اویغور در دهه 1990 شروع به فعالیت سیاسی علنی می کند. برای مادران اویغور مراکز کار تأسیس می کند تا آنان روی پای خود بایستند. در اورومچی بازارهای "مرکز ربیعه" را بنا می کند که مغازه داران آن را تنها زنان اویغور تشکیل می دهند.
از سوی دیگر به هنگام بلایای طبیعی، پیش از آنکه دولت کمک کند، کامیونهای مملو از کمکهای خود را به منطقه می فرستد.
و در این هنگام است که شهروند نمونه ی اعلام شده از سوی چین کمونیست، کسی که از سوی دولت مرکزی به مأموریتهای سیاسی گماشته می شود به تمامی زرق و برقهای زندگی نه می گوید.
در سال 1999 به جرم جاسوسی برای آمریکا بازداشت و روانه زندان می شود. در دادگاه به هشت سال زندان محکوم می شود اما در مارس سال 2005 با میانجیگری آمریکا از زندان خارج می شود و دوره زندگی در تبعید را در آمریکا آغاز می کند.
تنها درد او آزادی ترکهای اویغور است.
ربیعه قدیر رهبری دو سازمان اویغور را بعهده دارد.سازمان اویغورهای دنیا در آلمان و انجمن اویغور – آمریکا
وی اتهامات کار برای آمریکاییان را رد می کند و می گوید: برای رهایی ملت اویغور می جنگم. به دنبال چیز دیگری نیستم.
هنگامی که ربیعه قدیر به زندان می افتد دولت مرکزی تمامی اموال و دارایی میلیاردی او را ضبط می کند. در پاسخ به سئوالی مبنی بر آنکه چه مقدار از ثروت افسانه ای اش را در دست دارد می گوید: "هیچ"
تنها منبع درآمد وی حقوقی است که از دو سازمان تحت رهبری اش دریافت می کند.
قدیر بسیار هیجان زده می شود. بخصوص هنگامی که نوبت به دردهای مردم اویغور می رسد.
ربیعه قدیر 11 فرزند دارد. وی در رابطه با اینکه چگونه اینقدر جوان و فعال مانده است می گوید: اویغور مرا زنده نگهداشته است.
می پرسیم: "درست است که گفته ای تا زمانی که جان در بدن داری رهبری اویغورها را به عهده خواهی داشت؟" جواب می دهد: "چهل سال به دنبال کسی بودم که رهبری جنبش مردم را به عهده بگیرد. وقتی کسی را نیافتم خود، این مسئولیت را به عهده گرفتم."
ربیعه قدیر شخصیتی استثنایی دارد، به طوری که گروههای اسلامگرا نیز رهبری او را قبول دارند.
تصاویر وی بعد از اتهامات چین علیه اش به صفحه اول مهمترین روزنامه های آمریکا راه یافت: وال استریت جورنال، واشنگتن پست، نیویورک تایمز و ...
یک مترجم وی تنها جوابگوی روزنامه ها و رسانه های ترک زبان است. مترجم دیگرش نیز سخنان او را به رسانه های انگلیسی زبان منتقل می کند.
این قیام خونین مردم اویغور چین یک حسن بزرگ داشت: مردم اویغور رهبر خود را بازشناخته بودند. رهبری که از سال 1949 و از زمان اشغال سرزمینشان به دست چین به دنبال وی بودند. و دولت چین نیز این حرکت را تسریع بخشید: چه با قتل عام اویغور ها و چه با متهم کردن وی به رهبری جنبش اویغورستان.
ربیعه قدیر 11 فرزند دارد. بزرگترین فرزندش 45 سال دارد و جوانترینش 19 سال.
پنج فرزند ربیعه قدیر در آمریکا و 5 فرزندش نیز در چین هستند. یک فرزندش هم در استرالیاست.
عالم 30 ساله و آبلیکیم 33 ساله هنوز در چین در زندان هستند. عبدالقادر 45 ساله دیگر فرزندش در چین به تجارت مشغول است. دیگر فرزندانش که در چین هستند یعنی روشن 38 و عادل 34 ساله معلم فیزیک و کارمند بانک هستند.
فرزندان وی که در آمریکا هستند: مصطفی 25 ساله دانشجوی پزشکی، ککینوس 19 ساله دانشجوی فلسفه، عالیده 27 ساله دانشجوی معماری و راحله 36 ساله نیز مدیر یک نشریه است. خان زهره دختر 28 ساله وی نیز بیکار است.
ربیعه قدیر از زمان خروجش از چین تا کنون نه فرزندان زندانی اش در چین را دیده است و نه حتی صدای آنها را شنیده است و این بر روحیه اش نیز بی تأثیر نبوده است. چرا که در نهایت وی یک مادر است. یک مادر اویغور مسلمان که اکنون صدای بی یاورترین ملت جهان شده است.
کشورهای مسلمان به دلیل رابطه با چین کمونیست سکوت کرده اند و آمریکا و اروپا نیز نمی خواهند روابط تجاری خود با چین را تحت تأثیر مبارزات یک ملت، خدشه دار ببینند.
چین اکنون یک گره کور در تفکر حقوق بشر دنیای غرب است و یک سنگ محک برای اثبات مسلمانی کشورهایی که خود را داعیه دار اسلام می دانند!
منبع: با نگاهی به مطلب روزنامه ترک زبان حریت
40 سال دنبال رهبر بودم، کسی پیدا نشد، خودم رهبری را بعهده گرفتم
این زن، روی دیگر تراژدی اورومچی [ مرکز ترکستان شرقی] است، رهبری که غرب به تازگی وی را بازشناخته است و کسی که شاهد زنده درام انسانی اویغورستان است.
زنی دردکشیده که 62 سال از عمرش را سپری کرده است و روزگاری در اوج قدرت و ثروت افسانه ای اش در چین به سر می برد و اکنون با دو مترجم ، در آنسوی دنیا یعنی واشنگتن آواره شده است و تنها نقطه امید مردمی است که هیچ حامی ای در این دنیا ندارند.
او ربیعه قدیر است، زن مسلمان اویغور که می گوید چهل سال به دنبال یک رهبر برای مبارزات آزادیخواهانه مردم مسلمان اویغور بوده است و چون کسی قدم به جلو نگذاشته، خود شخصا رهبری جنبش را بر عهده گرفته است.
او امید زنان و مردان اویغور است. کسی که یک خیابان بالاتر از کاخ سفید در طبقه دوم یک ساختمان 13 طبقه، در یک مرکز تجاری واشنگتن به مبارزه ادامه می دهد.
هرکسی که در راهروی طبقه دوم قدم می زند کسانی را مشاهده می کند که به زبانهای مختلف گفتگو می کنند. و ربیعه قدیر، زنی که روزگاری ملکه ثروت چین بوده است در یک اتاق کوچک بدون پنجره در واشنگتن زندگی می کند.
در اتاقی با پرچمهای ماه و ستاره سفید در یک زمینه آبی کمرنگ. پرچمی که سمبل حیات اویغورها در چین است.
حکایت زندگی او بسیار پر فراز و نشیب است. از یک خانواده بسیار فقیر است. تجارت را با داد و ستد پوست، لباس و مغازه داری آغاز کرده و بعد از مدتی به یکی از ثروتمندترین تاجران کشور 1 میلیارد و سیصد میلیونی چین بدل گشت.
در زمان فعالیت او، تجارت ممنوع است و وی با رشوه دادن به مأموران چینی، کار خود را گسترش می دهد.
قدیر در سال 1994 یازدهمین فرد ثروتمند چین می شود. او را میلیونر سینجان (سین کیانگ) می نامند.
ربیعه قدیر می گوید: "از سیزده سالگی به سیاست روی آوردم." اما نقطه عطف زندگی او ازدواج با شوهر دومش صدیق رزی – یک شاعر اویغور- است.
ربیعه می گوید از شوهر اولش که مدیر بانک و پدر 6 فرزندش است به خاطر آن جدا شده است تا آسیبی متوجه وی نگردد. چرا که دولت کمونیست چین از سمبل شدن افراد می ترسد و ممکن است شوهر اولش به خاطر وی از سوی دولت چین آسیب ببیند.
بعد از ازدواج دومش به شدت تحت تأثیر عقاید شوهر دومش قرار می گیرد و حیات دیگری برای وی آغاز می شود.
قدیر می گوید با شوهر اولش نمی تواند صحبت کند اما فرزندانش با او در تماس هستند.
این زن اویغور در دهه 1990 شروع به فعالیت سیاسی علنی می کند. برای مادران اویغور مراکز کار تأسیس می کند تا آنان روی پای خود بایستند. در اورومچی بازارهای "مرکز ربیعه" را بنا می کند که مغازه داران آن را تنها زنان اویغور تشکیل می دهند.
از سوی دیگر به هنگام بلایای طبیعی، پیش از آنکه دولت کمک کند، کامیونهای مملو از کمکهای خود را به منطقه می فرستد.
و در این هنگام است که شهروند نمونه ی اعلام شده از سوی چین کمونیست، کسی که از سوی دولت مرکزی به مأموریتهای سیاسی گماشته می شود به تمامی زرق و برقهای زندگی نه می گوید.
در سال 1999 به جرم جاسوسی برای آمریکا بازداشت و روانه زندان می شود. در دادگاه به هشت سال زندان محکوم می شود اما در مارس سال 2005 با میانجیگری آمریکا از زندان خارج می شود و دوره زندگی در تبعید را در آمریکا آغاز می کند.
تنها درد او آزادی ترکهای اویغور است.
ربیعه قدیر رهبری دو سازمان اویغور را بعهده دارد.سازمان اویغورهای دنیا در آلمان و انجمن اویغور – آمریکا
وی اتهامات کار برای آمریکاییان را رد می کند و می گوید: برای رهایی ملت اویغور می جنگم. به دنبال چیز دیگری نیستم.
هنگامی که ربیعه قدیر به زندان می افتد دولت مرکزی تمامی اموال و دارایی میلیاردی او را ضبط می کند. در پاسخ به سئوالی مبنی بر آنکه چه مقدار از ثروت افسانه ای اش را در دست دارد می گوید: "هیچ"
تنها منبع درآمد وی حقوقی است که از دو سازمان تحت رهبری اش دریافت می کند.
قدیر بسیار هیجان زده می شود. بخصوص هنگامی که نوبت به دردهای مردم اویغور می رسد.
ربیعه قدیر 11 فرزند دارد. وی در رابطه با اینکه چگونه اینقدر جوان و فعال مانده است می گوید: اویغور مرا زنده نگهداشته است.
می پرسیم: "درست است که گفته ای تا زمانی که جان در بدن داری رهبری اویغورها را به عهده خواهی داشت؟" جواب می دهد: "چهل سال به دنبال کسی بودم که رهبری جنبش مردم را به عهده بگیرد. وقتی کسی را نیافتم خود، این مسئولیت را به عهده گرفتم."
ربیعه قدیر شخصیتی استثنایی دارد، به طوری که گروههای اسلامگرا نیز رهبری او را قبول دارند.
تصاویر وی بعد از اتهامات چین علیه اش به صفحه اول مهمترین روزنامه های آمریکا راه یافت: وال استریت جورنال، واشنگتن پست، نیویورک تایمز و ...
یک مترجم وی تنها جوابگوی روزنامه ها و رسانه های ترک زبان است. مترجم دیگرش نیز سخنان او را به رسانه های انگلیسی زبان منتقل می کند.
این قیام خونین مردم اویغور چین یک حسن بزرگ داشت: مردم اویغور رهبر خود را بازشناخته بودند. رهبری که از سال 1949 و از زمان اشغال سرزمینشان به دست چین به دنبال وی بودند. و دولت چین نیز این حرکت را تسریع بخشید: چه با قتل عام اویغور ها و چه با متهم کردن وی به رهبری جنبش اویغورستان.
ربیعه قدیر 11 فرزند دارد. بزرگترین فرزندش 45 سال دارد و جوانترینش 19 سال.
پنج فرزند ربیعه قدیر در آمریکا و 5 فرزندش نیز در چین هستند. یک فرزندش هم در استرالیاست.
عالم 30 ساله و آبلیکیم 33 ساله هنوز در چین در زندان هستند. عبدالقادر 45 ساله دیگر فرزندش در چین به تجارت مشغول است. دیگر فرزندانش که در چین هستند یعنی روشن 38 و عادل 34 ساله معلم فیزیک و کارمند بانک هستند.
فرزندان وی که در آمریکا هستند: مصطفی 25 ساله دانشجوی پزشکی، ککینوس 19 ساله دانشجوی فلسفه، عالیده 27 ساله دانشجوی معماری و راحله 36 ساله نیز مدیر یک نشریه است. خان زهره دختر 28 ساله وی نیز بیکار است.
ربیعه قدیر از زمان خروجش از چین تا کنون نه فرزندان زندانی اش در چین را دیده است و نه حتی صدای آنها را شنیده است و این بر روحیه اش نیز بی تأثیر نبوده است. چرا که در نهایت وی یک مادر است. یک مادر اویغور مسلمان که اکنون صدای بی یاورترین ملت جهان شده است.
کشورهای مسلمان به دلیل رابطه با چین کمونیست سکوت کرده اند و آمریکا و اروپا نیز نمی خواهند روابط تجاری خود با چین را تحت تأثیر مبارزات یک ملت، خدشه دار ببینند.
چین اکنون یک گره کور در تفکر حقوق بشر دنیای غرب است و یک سنگ محک برای اثبات مسلمانی کشورهایی که خود را داعیه دار اسلام می دانند!
منبع: با نگاهی به مطلب روزنامه ترک زبان حریت
Geen opmerkingen:
Een reactie posten