سازش پنهانی کرزی وپارلمان در مورد کابینهء انحصاری وقومی
محمد عوض نبی زاده
افغانستان کشوری است که مردمش با تاریخ سیاسی پرفراز و نشیب همواره دربرابرمداخلات بیگانگان درکنار یکدیگرایستاده وازحاکمیت ملی خویش دفاع نمودند.امامشارکت ملی واقعی اقوام افغانستان درطول تاریخ به عنوان یک چالش مطرح بوده است .چون درافغانستان هیچ قومی اکثریت مطلق را تشکیل نمی دهد. طوریکه درکنفرانس بن و در تمامی کنفرانسهای بعد ازآن تأکید برهویت چندقومی افغانستان از یک�سو و رعایت اصول و اساسات دموکراسی و جامعه� مدنی و حقوق بشر از سوی دیگر تاکید داشت که برخی از نکات آن در قانون اساسی افغانستان نیز بازتاب یافته اند. در سه قرن اخیراقوام محروم افغانستان از حلقه حاکمیت به حاشیه رانده شده بودندویک باور منحط و گمراه� کنند ه تاریخی که �حاکمیت از ان پشتونها است� تبلیغ میشده است
درحالیکه حاکمیت از آن تمام مردم افغانستان بوده که باتبلور اراده شان حاکمیت رارقم میزند .تاریخ افغانستان وسرنوشت مردم آن باخون واستبداد رقم خورده که نظامهای شاهی- جمهوری و طا لبی،نماد عریان استبداد درتاریخ افغانستان میباشند. فریاد قربانیان استبداد دردشتها کوه�ها و دره ها طنین انداز بوده وهنوزاز آن دیارها بوی خون مبارزان ملی کشور می تراود. مبارزین ملی کشوربا مبارزات دادخواهانه شان قامت استبداد را فرو ریخت وباقربانی کردن خودها،ماندگارترین حماسه رادرج تاریخ افغانستان کردند و مردم بلاکشده مابا الهامگیری ازدرسهای مکرر وخانمانسوز تاریخ کشوررجوع به سیاست های تفرقه افگنانه وبرتری جویانه را به شدت محکوم وآنرا مغایر منافع ملی کشور میداند.افغانستان با پشت سرگذاری سه دهه جنگهای خونین که هنوزهم درعمق مصیبت جنگ دست وپا میزند وجهان از کمک به آن در جهت خاتمه بخشیدن به این فاجعۀ بزرگ عصرعاجز مانده است که یکی از علل عمده آن استبداد قومی دراین کشوراست،متآسفانه امروزنيزحلقاتی تلاش دارند که برای غصب قدرت سياسی هنوزخون ديگر بريزند و به هر قیمت به اهرم نا انصافانه قدرت قرار گيرند. چنانچه درسه سده اخیر نخبگان قوم برتریخواه جهت انحصار قدرت بارها به استبدادخانمان سوز دست زدند ودرجریان این برخورد های خشونت آمیز ضمن اینکه تلفات بزرگ انسانی و اقتصادی را بر مردم عادی این قوم داعیه دار حاکمیت تحمیل نمود ولی درین میان بیشتراز آنان- اقوام هزاره - ازبک � تاجک - ترکمن و دیگر گروه های اتنیکی کشورکفاره جنگهای خانه براندازاینقوم مدعی قدرت را متقبل شده است و بخصوص مردم هزاره شاهد چندین بارنسل کشی-کوج اجباری وزمین سوخته دردوره های عبدالرحمن و درزمان حکومت طالبان بودند. ازآنجائیکه اقوام هزاره -ازبک-تاجیک -پشتون و همه گروه�های قومی ازلحاظ ساختاراجتماعی وقومی درشرایط قبیلوی قراردارند.اماغالبانخبگان سیاسی مارکسیست،دموکرات،سوسیالیست و فمنیست وطالب مربوط به گروه قومی انحصارطلب درهنگام بازیهای سیاسی-خطرو بحران همه در دفاع از منطق قبیله قرار میگیرند. که هنوز رؤیای تک قومی گذشته از ذهن برخی آنان دور نشده و برانحصارحاکمیت قومی پافشاری دارند . تمامیت خواهان قوم غالب علیرغم زندگی در قرن بیست و یکم ازنگاه روانی به این مرحلهء از آمادگی روحی نرسیده اند که سایر اقوام کشور را مبتنی بر شعاع وجودی شان در ساختار حاکمیت قبول کنند.آنان فراموش نموده اند که ،زمان گذشته ودیگربرادربزرگتر مرده است وامکان تجدیدمناسبات عبدالرحمنی میسر نیست.روانشناسان مي گويند وقتي انديشه و تفكر در افراد و ملتها نهادينه و تبديل به فرهنگ گردد، تغيير آن دشوار است، و به كار فرهنگي و رشد فكري و بلوغ سياسي طولانی نياز دارد، تا دگرگوني فكري و فرهنگي در آن جامعه پديد آيد و افكار كهنه جايش را به نوانديشي خالي نمايد.در كشور جهل زده ما كه قرن ها اساس و بنياد گزينش ها بر قبيله سالاري مطرح بوده است، به آساني بساط اين بينش از جامعه برچيده نخواهد شد با تأسف در جریان اخذ رأي اعتماد وزرا از پارلمان اين واقعيت تلخ با وقاحت تمام تبارز نمود و نگاه قوم گرايانه و قبيله سالارانه پارلمان براي جامعه و جهانيان به نمايش گذاشته شد. بسياري از نامزد وزراي قوم حاکم كه حتی در داشتن اسنادتحصیلی شان ترديدی وجود داشت، رأي اعتماد كسب نمودند و اما شخصيتهاي فرزانه اي مربوط به اقوام غیر پشتون از جانب پارلمان رد شدند.جامعه جهاني اگر مي خواهد در افغانستان تشنج افزايش نيابد،به موازات مبارزه با طالب و افراط گرايي،بايد با تعصب،تبعيض و انحصارگرايي قبیله حاکم نيز مبارزه نمايد. نارضایتی اقوام محروم کشوراز حاکمیت انحصاری قوم غالب،خود نشانگر عدم اعتماد این اقوام به دولت بوده و بحران عدم مشروعیت دولت را در پی دارد و متوسل شدن به وسایل، و روشهای سنتی در عصر جدید هیچگاه فرصتهای جدیدی برای بقای قدرت سیاسی و تامین منافع یک قوم خاص خلق نکرده بلکه اقوام دیگررا بیشتراز پیش درراستای تامین حقوق شهروندی و مطالبات دموکراتیک شان با هم متحد تر میسازد . تک قومي ساختن كابينه جدید، با اعتناء نكردن به خواسته جمعي مردم افغانستان و بدون در نظر داشت مصالح ملي، اعطاء وزارت خانه هاي كليدي به پشتونها،به جايگاه رئيس جمهور،درميان سايراقوام افغانستان كه نفوس شان خیلی�ها بیشتر از پشتون ها است،لطمهء جبران ناپذيري وارد خواهد نمود.که در اثر این اقدام انحصارگرایانه قومی عوارض جانبی عمیقی را برای دولت کنونی ایجاد و زمینه هرچه بیشتر تفاهم و انسجام ملی میان اقوام تحت ستم فراهم خواهد شد. درجریان دو دوره رأی دهی پارلمان به کابینه جدیدبه وضاحت معلوم شد که در ین بازی مداخله گرانه سیاسی نقش دولت های پاکستان � عربستان سعودی-بریتانیا و آمریکا و دیگر ممالک خارجی درانتخاب اعضای کابینه قومی وانحصارگرایانه آقای کرزی خیلی مشهود و برجسته بوده است که هیچ کس نمی�توانداز آن انکار نماید. که اين نوع برخوردها و بازیهای سیاسی مداخله گرانه ازنظر رواني نسل جوان کشور راسرخورده و باسرنوشت نامعلوم سياسي دچارخواهدكرد.درحالیکه شاخص ترين،نسل کنونی نتواند ازفیلتر قومی و جناحی پارلمان عبور نمايد،چگونه نسل جديد ميتواند به آينده سياسي وحضور فعال درساختارهاي كلان حكومتي اعتماد داشته باشد .
آقای کرزی در همسويي با برخی از نمايندگان مجلس، حركت خزنده اي قوم سالارانهء را در برنامه هاي كاري اش قرار داده كه میخواهد اقوام ديگر، را مانند نیم قرن پيش، به سمبول هايي در قدرت مبدل سازند. پس ازگذشت دوران سیاه طالبی، باردیگر تاریخ تلخ گذشته با حرکت قومی دولت کنونی تکرار خاطرات دردناک مظالم گذشته بالای اقوام محروم را تازه کرده است. متأسفانه افغانستان بعد از هشت سال شاهد رشد تفکرات نژاد پرستانه امتیاز خوا هی،برتری طلبی وانحصار گرایی،بوده واین تفکر منحط باعث یا غیگری سیاسی ،با بدترین شکل در سا ختار دولتی تبارز نموده که با کردارتبعیض امیز خود چهره افغانستان را دوباره نزد مردم دنیا مخدوش و در داخل کشور به بحران سازی ادامه می�دهند اینگروه انحصاگرا با وجود حضور نیروهای جامعه جهانی به شیوه مسالمت آمیزاز طریق پارلمان حمله انتحاری را بر دمو کراسی جوان کشوراز طریق رد صلاحیت نامزد وزیران اقوام هزاره وازبک و دیگر گروهای قومی در دو دوره رای دهی انجام دادکه در حقیقت یک سازش و برخورد سیاسی نا متعارف و خلاف منافع ملی کشور پنداشته میشود.ولی درین دو دوره کاندیدوزیران اقوام پشتون در وزارت خانه های کلیدی از پارلمان رأی اعتماد اخذ نمودند،که به این ترکیب انحصارگرایانه کابینه توجه نمائید: رئیس جمهور کرزی پشتون، وزیر دفاع رحیم وردک پشتون ، وزیر داخله حینف اتمر پشتون ،وزیر خارجه زلمی رسول پشتون ، وزیر مالیه عمر زاخیلوال پشتون، وزیر معارف فاروق وردک پشتون ، وزیر زراعت آصف رحیمی پشتون ، وزیر اقتصاد ارغندیوال پشتون ، وزیر حج و اوقاف یوسف نیازی پشتون. مربوط به این قوم انحصار کننده قدرت رأی اعتماد نمایندگان را کمائی کردند و بنا بر قوانین ساخته شده توسط گروه قومی حاکم- پشتونها در پارلمان بیشتر از همه اقوام دیگر حضور دارند ،و به همین خاطر نامزدوزیران اقوام غیر پشتون اکثرا ردصلاحیت میشوند .درین بازی سیاسی آقاي کرزي توانست ، کساني را که مي خواست از فلتر پارلمان،آنهم با کسب رأي اعتماد خيلي بالا بگذراند که اکنون بخش اساسي پشتون تبار شوراي وزيرا ن را با خود دارد.پارلمان دراعطا وعدم اعطاي رأي اعتماد به وزراي ايند ودوره براساس کدام معيار مشخص عمل نکرده است که مقام پارلمان را درچشم ودل مردم افغانستان به شدت ضربه مي زند. کابينه ي موجود را بايد در رابطه با کنفرانس لندن ولويه جرگه ي عنعنوي وعده داده شده ونيز دادن نوعي امتيازبه گروه طالبان وحزب اسلامي مي توان توجيه کرد وازهمين سبب است که آقاي ارغنديوال رهبر حزب اسلامي، بالا تر از صدوبيست رأي بدست آورد تا برگه ي اطميناني براي حکمتيار باشد که پارلمان افغانستان هم مخالفتي با وي ندارد البته اگر ارسلاجمال يکي ديگر ازاعضاي حزب اسلامي که درانتخابات رياست جمهوري به نفع آقاي کرزي فعال بود پيروز نشد ورأي عدم اعتماد گرفت، تا اذهان عمومي گمراه شود وکمتر کسي حقيقت موضوع را درک کند. ازقضا درکابينه موجود، توازن قومي که آقاي کرزي همواره ازآن دم مي زد به کلي به هم خورده است وآقاي کرزي مي تواند گناه آن را هم بگردن وکلا بياندازد وادعا کند که وي درمعرفي کابينه صددرصد اين موضوع را رعايت کرده است.و اطرافیان آقای کرزی هنوز هم اصرار دارند که در تصمیم پارلمان معیار و گرایشهای قومی نقشی نداشته و این یکی از الزامات دموکراسی است که باید همه نسبت به آن وفادار باشند.به تعبیر آنان رئیس جمهوری نیز با ابراز تأسف از این تصمیم مجلس کشور، به تصمیم اعضای پارلمان احترام می�گذارد و تلاش می�کند تا لیست سوم خود را به پارلمان معرفی کند. اگر رییس جمهور کرزی به ارزشهای دمو کراتیک چون:وحدت ملی،مشارکت ملی، عدالت،همزیستی وبرابری شهر وندان این کشور ایمان داشته و به پاسداری از انها متعهد است باید،با جدیت جلو گروپهای نفاق انداز را گرفته و فرصت تخریب روحیه وفاق ملی را از ان ها باز گیرد . ونباید عمال سیاه استبداد با سو استفاده از مقام پارلمانی لجو جانه به تر ویج نفاق ملی پرداخته و به ناکامی پروسه جدید دولت افغانستان اقدام نمایند.سکوت در برابر جریان خیانت که تا اندرون خانه قانون گذاری هم نفوذ نموده است پذیرفتنی نبوده و به صلاح استقلال وو حدت ملی نمی باشد. بر خورد سیستماتیک گروه نفاق انداز،با وزرای پیشنهادی اقوام هزاره وازبک ضمن اینکه از توطه دشمنان افغانستان حکایت دارد،نمایا نگر مو جودیت مرض کشنده تبعیض و قوم گرای درروح وروان دسته های یاد شده می باشد،که اینده افغانستان را تهدیدمی نماید، برخوردهای نفاق افکنانه این گروه در پارلمان نمایانگر عمق بغض انها نسبت به اقوام هزاره وازبک می باشد .اینگروه های فشار در پارلمان افغانستان ضمن تحقیر نمودن شهروندان کشور ومدا فعان راستین استقلال وطن گویا قصد انتقام گیری را زیر شعارحمایت از پشتونها پنهان کرده اند با غرور و نفرت میخواهند انچه را که از حذف اقوام در زمان طالبان باقی مانده اند به انجام برسانند.رد صلاحیت نامزد وزیران از سوی پارلمان می�تواندآجندای کنفرانس لندن را نیز به گونه�ای توجیه وتک قومی شدن کابینه رییس جمهور به هیچ وجه بدون ارتباط با طرح مذاکره با طالبان و کنفرانس لندن نیست که. پس ازتکمیل استخوان�بندی اصلی کابینه� جدید ومشخص شدن سیمای حاکم برپارلمان، آقای کرزی میخواهد طرح�های خود درین کنفرانس برای �افغانی کردن� سیاست را،روشن سازد.آقای کرزی سعی دارد در کنفرانس لندن، محور سیاست کشور را از رعایت حقوق بشر و ارزش های دموکراتیک به رعایت و حفظ سنت های افغانی و خواسته های طالبان تغییر جهت دهد. که ترکیبی کنونی کابینه آقای کرزی ،استدلال را در خصوص مذاکره با طالبان بر پایه جلب رضایت گرایشات قومی در کنفرانس لندن از موقعیت بهتری برخوردار خواهد ساخت. اما طالبان و دیگر مخالفان مسلح افغانستان، یکی از شرایط اصلی خود برای مذاکره و دست کشیدن از جنگ و سیاست براندازی را تغییر قانون اساسی و خروج نیروهای بین�المللی به عنوان ضمانت اجرایی این قانون اعلام کردند. جامعه� مدنی و اقلیت�های قومی در افغانستان طعم این تصمیم استبدادی را حس کردند که چندین قرن درین سر زمین بیداد میکرده است. این اقدام ضد ملی برای برخی�ها به طور آشکار مستی می�آورد، ولی برای جامعه� مدنی و اقوام تحروم کشورباید تکان�دهنده باشد. اگر لیست سوم آقای کرزی به پارلمان معرفی شوند و رای اعتماد را نیز به دست آرند، آیا این رأی اعتماد همان لطف �برادر بزرگتر� نخواهد بود که از �دامن فراخ قبیله � خود به منتظران مشتاق هدیه می�کنند؟ همه بیاد داریم که مردم افغانستان علیرغم تهدید طالبان به پای صندوق های رأی رفتند و رهبران قومی هزاره و ازبک نیز به خاطر تعمیق روابط برادرانه در کشور از هواداران خود خواستند که به آقای کرزی رأی بدهند.با تبلیغات گسترده ای که از سوی جنرال دوستم به نفع آقای کرزی صورت گرفت، وی تقریبا آرای قریب به اتفاق مردم ازبک را از آن خود کرد و آرای عده کثیری از هزاره ها نیز با تبلیغات وسیع از سوی رهبران قوم به نفع آقای کرزی به صندوق ریخته شد. این در حالی بود که اکثر واجدین رأی دهی در جنوب و شرق کشور که هم نژاد آقای کرزی هستند یا در پای صندوق های رأی حاضر نشدند و یا به نفع آقای کرزی رأی ندادند. آرای مأخوذه آقای کرزی از جنوب و شرق کشور اندکی بیشتر از پنجصد هزار رأی بود. و درین انتخابات بیش از هفتاد فیصد رای مردم هزاره � ازبک - تاجک و دیگر اقوام تحت ستم کشور به صندوق وی ریختانده شد ه بود که در نتیجه رای این مردم آقای کرزی بر مسند قدرت تکیه زده است. امید می رفت که آقای کرزی در شرایط کنونی و بحرانی کشور که سایه تسلط دولت بر ولایات افغانستان چندان قایم نگشته نیات نژادگرایانه خود را چند صباحی دیگر برملا نکند و به فرایند ملت سازی اجازه رشد دهد.آقای حامد كرزي را تنها راي برادران پشتون به كرسي رياست جمهوري افغانستان نرسانده است، بلكه اين آراي همه مردم افغانستان از جمله هزاره ها، تاجيك ها، ازبك ها،و سايرگروه هاي قومی در افغانستان بود ندكه كرزي را بر مسندقدرت ابقا کرد و در آينده نيز راي تمامی اقوام و نژادها تعيين كننده ء رئيس جمهور افغانستان خواهد بود.
هیچ کسی در مورد نفوذ آقای کرزی در پارلمان شکی ندارد و هر نامزدی را که او بخواهد رأی اعتماد می گیرد اینکه اکثر وزرای پشتون هم تیمی آقای کرزی رأی اعتماد گرفته اند، نشانه نفوذ بیش از حد او بر پارلمان کشور است. به نظر می رسد که انحصار در سیاست افغانستان به یک سنت دیرینه بدل شده است. فرق نمی کند چه کسی بر کرسی قدرت تکیه زده باشد، ملاعمر طالب یا کرزی تکنوکرات.گرایشات کنونی موقف قبیله سالارانه آقای کرزی شباهت�های زیادی را به گرایش قوم گرایانه مرحوم داکتر نجیب الله به هم میرساندکه وی درسال�های اخیر حکومتش روابط نزدیک با حکمتیارودیگر تنظیم ها برقرار کرده بود و نفاق قومی را از طرق وشیوه های گوناگون برعلیه اقوام غیر پشتون در کشور سازماندهی میکرد و آقای کرزی نیز درین اواخیر مانند او مصروف همان اقدامات نفاق افگنانه میباشدو دور از تصور نیست که ماننداو بوسیله حکمتیار و طالبان آقای کرزی زمینه سقوط دولتش را فراهم نماید.اگرجریان رد صلاحییت وزراء بر اساس تعصب قومی و اندیشه انحصاری ادامه پیدا کند به یقین بعضی اقوام از دستگاه حکومت و نهاد های اصلی تصمیم گیری کشور محروم خواهند شد، در نهایت دموکراسی نیم بند و عدالت اجتماعی و حقوق میلییتها زیر سوال خواهند رفت و سر آمد خوبی در پی نخواهند داشت. تعصب و ایدیولوژی برتری خواهی قومی در محراق تصمیم گیری های اخر، در نهایت به شکست مواجه خواهند شد. وحرکت سریع کشور به سوی انحصار طلبی، قوم گرایی و نژادپرستی هیچگاه موفق نخواهد بود و نمی تواند امنیت و آرامش را در افغانستان برقرار سازد. چناچه نمایندگان برخی از نهادهای جامعه مدنی کشور تصمیم اخیرپارلمان مبنی بر رد نامزد وزیران اقوام محروم را مرگ و قتل دموکراسی قلمداد نموده و انزجار خویش رادرین مورد ابراز و تبانی میان برخی از نمایندگان پارلمان و رئیس جمهو ر را درسایه دموکراسی،خلاف انتظاردانسته که آنان با این اقدام شان دوباره افغانستان را به دهه های گذشته سوق داده است.مردم افغانستان ديگر آن مردم صدسال پيش نيستند و همه اقوام کشور، به رشد فكري و ملي لازم رسيده و ايمان دارند كه افغانستان تنها در سايهء برابري و اتحاد همه ي اقوام روي آباداني و آرامش را خواهد ديد و نه در توهم طايفه سالاري و قوم مداری.این تجربه تاریخ، شناخت زمان، آگاهی جامعه و بیداری نسل امروز هست.انتصاب و.تقرر نامزد وزیران ازبک و هزاره را به عنوان سر پرست، برخی رسانه ها ،دهن کجی به پارلمان خوانده است. اما عقلانیت سیاسی حکم می کند که بدون حضورمؤثر اقوام در ساختار نظام سیاسی، وحدت ملی توهمی بیش نخواهد بود. شاید این آغاز ورود عقلانیت در سیاست وآغاز پند گیری از تاریخ. باشد به این ترتیب راه حل بحران سیاسی در کشور مشارکت همه اقوام و گروه های قومی می�باشد وبس.اگر اوضاع بدینگونه در نظام دولتی انکشاف نماید بحران سیاسی در کشور تشدیدگردیده و زمینه سقوط حکومت کرزی را فراهم خواهد نمودو دور از تصور نیست که مظاهرات خیابانی از طرف گروه های قومی آسیب دیده از اثر عدم اخذ رأی اعتماد کابینه از پارلمان- درشهر کابل و دیگر شهرهای افغانستان براه انداخته خواهد شد.
رویکردها :-
سایت آریائی زیرعنوان کابینه بازی حساب شدۀ دولت کرزی نگارش :- توردیقل میمنگی.
سایت جمهوری سکوت زیرعنوان عقلانیت سرد و احساسات گرم نویسنده : علی امیری.
سایت نمائی نزدیک زیرعنوان هژمونیستهای قبیله گرا در برزخ گذارازاستبداد به دموکراسی نویسنده :-عباس دلجو
سایت بی بی سی زیر عنوان ارتباط تصمیم اخیر پارلمان و کنفرانس لندن نویسنده عزیز رویش
سایت جمهوری سکوت زیرعنوان کرزی و پارلمان؛به پیش به سوی انحصارو استبداد!نویسنده : محمد حسین.
سایت رادیو بامیان زیرعنوان قتل مظلومانه دمکراسی توسط پارلمان نویسنده : مهدی مهرآئین-.
سایت شبکه اطلاع رسانی افغانستان زیر عنوان خطر جدی است !نویسنده:- رضا حسین زاده.
سایت جمهوری سکوت زیرعنوان پتلاج افغانی نویسنده : عبدالقیوم سروش.
یادداشت های شخصی صاحب این قلم - 24-- ماه جنوری � سال � 2010- میلادی.
Geen opmerkingen:
Een reactie posten