• بازگشت به صفحه اصلی
  • dinsdag 12 januari 2010

    جنگ قصابان نبرد نابرابر


    جنگ قصابان نبرد نابرابر
    نویسنده خلیل الله عالم متخصص برق
    ما درآغاز یک جنگ جدید قرار داریم. این جنگ عقل , دانش , تخصص , تیز بینی , مهارت , فنون نوین و حافظه است این جنگ علم و تکنولوژی است. جوانان رنج کشیده افغانستان شما قربانی جنگ سرد وگرم و بی عدالتی جهان بودید.هنوزهم ازاین زخم ناسور خون میچکد وشفأ نیافته که جنگ جدید آغاز شده است. ( این جنگ قصابان و نبرد نابرابراست ) چند باراز یک سوراخ گزیده شود تا حریف راشناخت ؟ بلی جوانان تا بکی منتظر خرمن ناکاشته باشیم. برای گذارازفقروعقب مانده گی و رسیدن به یک جامعه نوین و کشور پیشرفته چه باید کرد ؟

    که آینده ی ما بهترازگذشته ما باشد. مشکل کجاست ؟
    جوانان برای رسیدن به آرزو های یاد شده راه سخت ولی امکان پذیری را درپیش رو دارند. و راهی را که جوانان ما درپیش رو دارند شانه های آهنین و ایمان محکم و تعهد دوامدارآنها را میطلبد. نیرومندی هرملتی به این است که مردم وخاصتاً جوانان آن متحد باشند.واز پراکندگی ونفاق دست بکشند،ومشکلات که مانع پیشرفت آنها میشودرا بشنا سند وآنهارا درصدراجندای کارخود قراردهد. جوانان شاخص های عمده واساسی که در بالا بردن ظرفیت ها و کیفیت ها مئوثر میباشد عبارت انداز انظباط اجتماعی ,مسئولیت پذیری , واعتقاد به نقش تلاش و کوشش میباشد. وعواملی که باعث عدم پیشرفت و ترقی میشود و نبود ظرفیت ها و کیفیت ها میباشد عبارت از کم دانشی عدم اعتقاد به نقش تلاش و کوشش نبود خود باوری در جوانان عدم باور به رقابت های سالم و نبود نظام مکافات و مجازات نبود قاطعیت درعدالت است.

    برای مثال در یک محل چند بار کبل برق وترانسفرماتور برق دریک سال میسوزد مردم مجبور به پرداخت پول میشوند اینکه چرا سوخت؟ کسی پاسخگو نیست درهیچ جای دنیا چنین چیزی وجود ندارد. یک ترانسفرماتور برق دست کم 10 سال ضمانت کاری دارد و همچنان درآتش سوزی ها ، ساختمان سازی سرکسازی ، آبرسانی و غیره درزمینه کسی پاسخگو نمیباشد. یامتخصصان ما یا از دانش کافی بهره مند نیستند یا هم احساس مسئولیت نمیکنند درهردو صورت جای مکافات و مجازات خالی است.
    سوال مطرح میشود که متخصصان ما به رقابت های منطقی جنگ قصابان نبرد نابرابر باور دارند یا خیر؟ مشکل دراینجاست مردم نمیدانند که انجنیرصاحب های ما از کدام نورم استفاده میکنند آیا نورمی وجود دارد ؟

    مشکل دوم عدم موجودیت دانشگاه صنعتی یا مهندسی است. که پاسخگوی مشکلات تکنیکی روزافزون کشورما باشد. اما راه حل چیست ؟

    راه حل این است که مشکلات ذکرشده که یکی ازاساسی ترین وظیفه دستگاه های آموزشی و پژوهیشی کشورما است.درآن نهاد جستجوکرد برای حل و رفع این مشکلات تلاش شود. تا متخصصین دلسوزوطن دوست دراین نهاد ها تربیه شوند که درآینده این مشکل را نداشته با شند

    مشکل سوم این است که شاید بتوان بیکاری و فقدان موقعیت های کاری کافی متناسب با نیاز های جامعه وجوان افغانستان و جویای کار را مهمترین بحران جامعه ی فعلی درنظر گرفت. دراین زمینه شایان ذکر است. که در حال حاضر نه تنها صنعت متناسب با نیازهای جامعه رشد کافی ندارد وقادر به خلق موقعیت های شغلی جدید درحد لازم نیست بلکه برخی ازصنایع موجود نیز بخاطر نداشتن توان رقابت درمنطقه نبود تخصص و تکنیسین ورزیده نبود انظباط کاری عدم مسئولیت پذیری نداشتن دانش روز دوچار اند.


    این امرامنیت شغلی واقتصادی بسیاری ازشاغلین فعلی را نیزبخطرمی ا ندازد. شخص شاغل بترس ازدست دادن کارخود دست به رشوه خواری میزند یا هم به کارهای غیرانسانی متوصل میشوند شخص شاغل که با دانش روز شغلی داشته باشد کاردیگری میتواند پیداکند و نیازی به دزدی و یا رشوه خواری ندارد.

    مشکل چهارم راه حل اگرچه تحصیلات عالی با اصلاح شدن مشکلات یاد شده یکی از بهترین راه ها برای رسیدن به آرزو ها است ولی برای همه امکان پذیر نیست. برای جوانانی که از تحصیلات عالی محروم میشوند تعداد شان خیلی بیشتراست ازکسانی که به دانشگاه ها راه پیدا میکنند باید مکاتب صنعتی ساخته شود که هم دررقابت های منطقه و هم به مشکلات تکنیکی افغانستان پاسخگو باشد. برای مثال برق رسانی ، گاز رسانی، مخابرات، آب و فاضل آب، کمپیوترغیره وغیره که بتواند پاسخگوی مشکلات امروزی و فردای افغانستان باشد و آماده ،نه فقط برای مصرف تکنالوژی های دیگران بلکه برای تولید و کشف تکنالوژی در داخل کشور بپردازند تا فرصت فراهم شود که جوانان ما با دانش روز آشنا شوند و افغانستان را از پلاستیکی شدن نجات دهند مکاتب طوری باشند که هر چند سال یک بارخود را به نو آوریهای منطقه و جهان عیارسازند.

    جوانان عزیزو وطن دوست توانایی شما در دانایی شما نهفته است برای فراراز گذشته هولناک فقرونابرابری و تراژیدی های پی در پی هیچ انتخاب دیگری وجود ندارد جز اینکه روی پا های خود حرکت کنید وخود و وطن خود رااز فقرعلمی نجات دهند فقرعلمی یکی ازهولناک ترین و بدترین فقر ها است که جامعه را به زانودر میاورد. جوانان هیچ چیزی عبدی نیست باید خود را با صلاح عصرخود مجهز کنید یعنی دانش روزعلم روزاگرانسان دارای مهارت باشد واین مهارت بادانش روزمطابقت داشته باشد در تامین نیاز های مادی ومعنوی توانمند میباشد و از فقرونا برابری و وابستگی رهائی یافته و به آرزوهای خویش نایل میشوند فرد توان مند جامعه را نیز توان مند میسازد و جامعه توانمند رفاع امنیت آرامش و توسعه اقتصادی سیاسی و فرهنگی در پی دارد.

    به آرزوی چنین روزی
    نویسنده خلیل الله عالم ازکتاب برق صنعتی بدون معلم
    بااحترام
    khalil.alem@gmail.com تماس با نویسنده


    Geen opmerkingen:

  • بازگشت به صفحه اصلی
  •