درنگی برچرخه ی بحران وآینده ی پنهان؟
دو شنبه 8 سپتامبر 2008, نويسنده: حمزه واعظی
باگذشت شش سال ازسقوط رژیم طا لبان واستقرار دولت تحت حمایت امریکا درافغانستان، امیدواریهای هیجان آمیز اجتماعی وآرزوهای روشن مردم بتدریج کمرنگ می گردد. شدت و شتاب جریانات سیاسی و سیره وثمره ی رفتارعمومی درسطح کلان، بطورواضح نشان وگمان از بازگشت دوباره ی کشوربه چرخه ی بحران فراگیر دودهه ی گذشته دارد. شکافهای فعال درسطح مدیریت کلان، از یکسو به جبهه بندیهای استراتژیک داخلی زمینه وبهانه داده است و ازسوی دیگر، فرصت آشکاری برای تجدید بحرانهای اجتماعی وتشدید بد نگریها و بد آموزیها در تعامل قومی فراهم کرده است.
سرکوب خونین مطالبات دادخواهانه وعدالتجویانه ی شهروندان شبرغان درماه می سال 2007، حادثه ی جاده شمالی ودرگیری جنرال جرئت با عبدالجبار ثابت، لوی ثارنوال وجهت دادن آن از جانب گروههای فتنه جو به سمت تکوین وترتیب یک بحران قومی و سیاسی، هجوم مسلحانه ی کوچیها درسایه ی حمایت حلقات معین دولتی دردوسال متوالی، یعنی تابستان 2007 و2008 به مناطق امن هزارجات وآتش زدن خانه ها ی مردمان بومی، بستن مکاتب و کوچاندن صدها خانوارازمناطق مسکونی شان وبرافراشتن پرچم سفید طالبان درمناطق تصرف شده ازسوی گروهای مسلحی بنام کوچی، همگی سلسله ای ازیک تصمیم سازی و توطئه گری درهم تنیده، خطر ساز وخزنده ای است که درپشت پرده ی سیاست وسیادت حلقه های کامجو، عظمت طلب، ماجراجو و وابسته تنطیم، ترتیب و تولیت می گردد.
گسترش روزافزون حوزه ی نفوذ وقدرت طالبان علاوه بر جنوب، دربسیاری ازمناطق وشهرها، وحتا پیشروی تا دروازه های پایتخت کشور، دورنمای سیاسی کشوررا بیشتردرتیرگی، تردید وپیچیدگی فروبرده است و زنجیره ی رفتارها و روایتهای متناقض و نا متعادل را در سرنوشت نا فرجام ملی تبارز می دهد. این درحالیست که، رئیس جمهور کرزی، آشکارا وبی محابا، بارها درنمایشها وچرخشهای سیاسی خنده آور، گاهی طالبان را فرزندان افغانستان می خواند، گاهی آرزو می کند آنها سربازان وی باشند، گاهی خواهان مذاکره ومسامحه با این گروه ومشارکت انها درقدرت می گردد وگاه حتا، حضور طالبان را خطر اصلی دربرابر قلمرو زمامداری رو به تزلزل خویش، نمی شمارد. این گفته ها و کردارهای تأمل برانگیزسیاسی وی، درمقام نماد اصلی قدرت سیاسی وحاکمیت ملی، می تواند بطور ضمنی، آنچه را که در یک فرایند فرساینده وشک برانگیز، درسیروسرعت حوادث وتحولات زنجیره ای سالها ی اخیر، پرده داری وسازماندهی می گردد، بیشتر تفسیرو تفهیم محتوایی کند.
بهرحال، مجموعه ی این رویدادها ونشانه ها، سنجش ودرک مارا از واقعیتها و روند سیاسی افغانستان به این حقیقت معطوف می سازد که :
ـــ نظام سیاسی ای که قراربود نظم اجتماعی، آرمان ملی وحاکمیت مشروع ومشارکت پذیر را درخرابه های سیاسی و ذهن مغشوش تاریخی جامعه ی چند قومی افغانستان، برمبنای توافقنامه ی بن، به پروسه ی ملت سازی استوار وپایدار تبدیل کند، براثر ناراستی زمامداران، توطئه گری وانحصارطلبی فزون خواهان، هوسهای خام رهبران ونا سنجشگری نخبگان قومی وکژمداری وپریشان رفتاری روشنفکران، درسراشیبی فرسایش مجدد قرارگرفته است.
ـــ سیاستهای گنگ، سنجش نا پذیروابهام آمیز جامعه ی جهانی وقدرتهای بین المللی حامی دولت، دربرابر سرنوشت سیاسی، پیچید گی مناسبات قومی، ساختار قدرت سیاسی وواقعیتهای اجتماعی ـ فرهنگی افغانستان، زمینه وبهانه ی شگرفی در روند آشفتگی وبد فرجامی جریانات کنونی فراهم کرده است.
ـــ بافت ناهمگن وساخت بی قاعده ی هرم قدرت سیاسی از یکسوبه انحصار قدرت در دست گروه های قومی وسیاسی خاص منجر گردیده واز سوی دیگر، تجربه ی ناکام ومکرری ازنا بسندگی وناراستی درمدیریت کلان ملی ارائه داده است.
ـــ الگوی بکارگرفته شده درترکیب ساختاری وترتیب مشارکتی دولت ملی، مدل مشارکت عمودی را تصویر وتبلور بخشیده که برمبنای آن، عمدتا نخبگان یک گروه قومی، نماد قدرت سیاسی وامتیازات ملی را تمثیل می کنند. این روند بتدریج، به فرسایش پروسه ی دولتسازی زمینه داده است.
ـــ بیعدالتی درتوزیع قدرت سیاسی، تبعیض درتقسیم سهمیه بازسازی ونابرابری درتأمین حقوق شهروندی، بحران اعتماد را نسبت به ماهیت دمکراتیک وملی دولت شدت بخشیده وبه رها سازی پتانسیل بحران قومی میدان داده است. بنا براین، درحالی که کشور در یک بحران چند لایه فرورفته است، گروهها ونخبگان سیاسی با امیدواری و هیجان خودرا برای دور تازه ی آنتخابات ریاست جمهوری وپارلمانی آماده می کنند، در چنین حالتی این پرسش پیش می آید که با رئیس جمهور وکابینه ی جدید، چه امیدها و دستاوردهایی برای مردم افغانستان می توان نوید واطمینان داد؟ در روند ابهام آمیز وغبارگرفته ای که یأس عمومی ونارضایتی اجتماعی در دل بسیاری از شهروندان شیوع فراگیر یافته است، سرنوشت جامعه ی مبهوت ومنتظر افغانستان به کجا منتهی خواهد شد وآینده سیاسی این کشور با انتخاب ریس جمهور جدید ودرسایه ی حضور قدرتهای خارجی، در حالی که گروه طالبان والقاعده هر روزه پیروزیهای تازه ای بدست می آورند، چگونه رقم خواهد خورد؟
برگرفته از كابل اكسپرس
Geen opmerkingen:
Een reactie posten